کرج؛ شهر بی نماد

وقتی شهرهای مختلف ایران را در ذهنم مرور می کنم، برخی شهرها دارای چنان نماد و نشانه‌ی خاص و شاخصی هستند که حتی با چشمان بسته نیز می توان خود را در آن فضا تصور کرد، اکنون اما به شهر کرج که می‌نگرم، هرچه گوشه و کنار ذهنم را جستجو می کنم دست خالی بازمی گردم، آیا شما هم نیز چنین هستید؟

کارشناسان نماد را بخشی مهم و تاثیرگذار از هویت یک شهر می دانند. بر این اساس با این پرسش آغاز کنیم که وقتی به کرج  فکر می‌کنیم چه چیزی در ذهنمان نقش می‌بندد؟ نام کرج ما را یاد چه چیزی و کجا میاندازد؟ لطفا به ذهنتان فشار نیاورید! چون کرج  هنوز هم یعنی تهران! به این دلیل که به عنوان یک شهر مستقل هنوز نتوانسته است خود را در اذهان جا بیاندازد و البته که این هم از مزایای هم‌نشینی با تهران و گم شدن در سایه‌ی سنگین پایتخت است.

کرج تا مدت‌ها به عنوان خوابگاهی برای تهران تعریف می‌شد، هرچند در دهه‌های اخیر با رشد بالای جمعیتی و افزایش مهاجرپذیری، تاحدودی جای خود را به عنوان شهری مستقل از تهران و یک کلان‌شهر باز کرده است، با این حال کرج مانند اصفهان، رشت، همدان و شهرهایی از این قبیل نیست.

قومیت شاخص و غالبی در کرج به صورتِ کاملا تعریف شده وجود ندارد، چرا که برخلاف شهرهای یادشده مهاجرپذیر است، جمعیت بسیاری به ویژه در سال‌های اخیر به آن هجوم آورده‌اند؛ با قومیت‌های مختلف، گویش‌‌های خاص، فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌های متفاوت، مهاجرانی که شمارشان به سرعت از ساکنان بومی و اصیل کرجی بیشتر شده و این امر می تواند دلیلی بر هویت خدشه‌دار شده‌اش تلقی شود.

کرج کهن با آن پیشینه دیرپا، اکنون بی‌هویت به نظر می‌رسد زیرا عاملی وجود ندارد که خاطره‌ی جمعی را در ذهن شهروندانش تداعی کند. اسم کرج که می‌آید،  موارد بسیاری  در ذهنمان نقش می‌بندد و در عین حال حرفی برای گفتن نیست، تقریبا توصیف کرج بر اساس یک نماد خاص و هویت‌بخش شده ‌است مصداق یک معما. ذهنتان می‌چرخد در تپه‌های باستانی اطراف شهر، کاروان‌سراها، حمام‌ها، قلعه‌ها و امام‌زاده‌ها، جاده‌چالوس و رودخانه‌ی کرج و در عین حال نمی‌توانید یک مورد خاص و جامع را نام ببرید که نشانه‌ای باشد برای القای مفهوم هویت خاص و مستقلش به مخاطب.

هر شهر برای کسب هویت مستقل، نیاز به عناصری دارد که سیمای آن را شکل می‌دهند. کرج به چنین عناصری نیاز دارد چرا که لازمه‌ی کسبِ هویت یا استمرارِ هویتِ گذشته‌ی شهر خواهد بود. نشانه یکی از مهم‌ترین عواملی‌ست که در این میان می‌توان بهره بُرد. کوین لینچ، در کتاب معروف خود؛ سیمای شهر، نشانه‌ها را عواملی مهم در تشخیص قسمت‌های مختلف شهر می‌داند، اشیائی با ظاهر مشخص مانند ساختمان‌ها، علائم، فروشگاه‌ها و یا حتا یک کوه، عواملی که بتوان از میان عوامل دیگر در سطح شهر آن را بازشناخت، این نشانه‌ها چه در داخل شهر باشند چه در پیرامون، در جهت‌یابی هم به شهروندان کمک می‌کنند، یک گنبد طلایی، یک تک برج و یا حتا یک تپه‌ی بزرگ می‌تواند به عنوان یک نشانه‌ی خاص در شهر عمل کند. عناصری که به دلیلِ بی‌اعتنایی مسئولانِ طراحی و برنامه‌ریزی شهری، چنان در کرج کمرنگ شده‌اند که به سختی می‌توان آن‌ها را بازشناخت.

گفتنی در این زمینه بسیار و مجال اندک، بگذریم حال چه باید کرد؟ چه نمادها و چه نشانه‌ی خاصی برای چنین شهری با این قدمت سکونتی و تنوع قومیت که ایران کوچک ‌نامیده شده است، باید در نظر گرفت؟ آیا این تنوع قومیتی را باید ضعف تلقی کرد؟ یا برعکس، این تنوع، ظرفیتی ایجاد کرده که برای تعریف مفاهیم زنجیروار، مرتبط و یکپارچه، همان حرکت از جزء به کل؛ به گونه‌ای که نمادهایی در کل شهر تعریف و تعبیه شود که خاصیت خاطره‌انگیزی داشته‌باشد.

اگر چنین شود در فضاهای شهری شلوغ و شاخص، سابقه‌ی کرج را می‌توان به‌ کمک این نمادها به مردم شناساند و در مقیاس بزرگ‌تر به هم ارتباطشان داد تا یک نشانه‌ی کلی و همه‌جانبه برای شهر ایجاد شود و آن نماد و یا چند نماد رفته رفته به تصویری همیشگی از کرج در تصاویر ذهنی شهروندان تبدیل خواهد شد و از آنجا که این تصویرسازی به زمانی به نسبت طولانی نیاز دارد بنابراین مدیریت شهری این کلان‌شهر باید با دعوت از همه‌گان به‌خصوص طراحان و صاحب‌نظران هرچه زودتر دست به‌کار شود.

بی شک این نماد و نشانه می تواند و باید که سنت و مدرنیته‌ی شهر را در تقابل با هم که نه، بلکه در تعامل با یکدیگر قرار دهد، از لحاظ بصری و زیبایی‌شناختی قابل توجه باشد و هویتی مستقل به شهر القا کند؛ تا جایی که دیگر کرج، به گفته‌ی مسئولانِ سابق، شهر نمادهای برباد رفته تلقی نشود.

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0