ژان ژاک روسو

گزیده ای  از  اندیشه

ژان ژاک رسو ( ۱۷۷۸ – ۱۷۱۲٫م ) بعد از هابز  و لاک، سومین متفکر قرار اجتماعی فیلسوف فرانسوی است . او نظریه خود را در کتابی با عنوان قرار اجتماعی در سال  1762 م  با آغازی با عنوان :« انسان آزاد آفریده شده است اما همه جا در بردگی است …» منتشر نمود .

رسو برخلاف هابز و لاک پیرامون وضع طبیعی نظری شفاف و قابل عرض بیان نکرده است و نمی توان در این مورد نظری روشن از آن بیان داشت ، تنها می توان گفت که وضع طبیعی انسان ها شادمان و سعادتمند بوده اند ( به چه دلیل روشن نیست ) اما رشد جمعیت و وضعیت اقتصادی باعث ایجاد تنش در این وضع شده است

 وی معتقد است که با پیدایش مالکیت خصوصی زندگی ابتدایی ساده و سعادتبخش انسان از بین رفت و  انسان نجیب تبدیل به موجودی خودخواه شد، این جاست که مردم برای رهایی از این بحران رو به قرار اجتماعی می آورند ، قراری که هم سیاسی است و هم اجتماعی . مردم تمام اختیارات خود را تحت هدایت عالی اراده عمومی قرار می دهند یعنی فرد خود و اختیاراتش را در اختیار همه قرار می دهد و نه به یک شخص خاصی ، و در حقیقت حاکمیت به اجتماعی سپرده می شود که فرد جزی از آن است و جامعه مدنی شکل می گیرد . وی نخستین فردی بود که  استبداد اکثریت را مورد توجه قرار داد و برای رهایی از آن ، اراده ی اکثریت را لزومآ اراده عمومی ندانست . ( این از جمله نقاط ضعف نظریه قرار اجتماعی اوست که با این اوصاف منظور او از اراده عمومی چیست ؟ برخی فاشیسم را متآثر از اندیشه های او می دانند ).

اندیشه های رسو اگرچه دارای نقاط ابهام و ضعف است اما در جای خود تاثیر زیادی در تبین مفهوم حاکمیت ، حکومت مردم  گذاشت . در مجموع می توان گفت که اندیشه ی او در شکل گیری انقلاب فرانسه (۱۷۸۹٫م)  تآثیر زیادی بر جای گذاشت .(www.afkarenow.com)

اندیشه های جمعیتی    

رسو نیز همانند میل معتقد است که باید بین طبیعت و امکانات یک سرزمین با تعداد جمعیت ان رابطه و تناسبی منطقی برقرار باشد.همان گونه که ابن خلدون برای حد متناسب جمعیت تعدادی قائل نشد،رسو نیز نتوانسته بود برای جمعیت حد متناسبی قائل شود.

به نظر وی نسبت جمعیت به امکانات سرزمین تابع عوامل زیادی است و بنابراین تشخیص و تعیین ان کار چندان ساده ای نیست. به گفته خود رسو:

"…باید زمین برای تغذیه ساکنین ان کافی باشد و در هر زمین به اندازه ای که غذا یافت می شود ادم زندگی کند. در حقیقت، اگر زمین زیادتر از احتیاج باشد نگاهداری ان خرج بسیار دارد.کشت و زرع ان ناقص و محصولات ان زیادتر از حد لزوم خواهد بود. و اگر زمین کمتر از احتیاج باشددولت برای مازاد حوائج خود به مال همسایگان چشم می دوزد و این عمل سبب جنگهای تهاجمی می شود.خیلی مشکل است رابطه و نسبت ثابتی بین وسعت زمین و عده مردمی که می توانند در ان به سر برده، رفع احتیاجات یکدیگر را بنمایند، معلوم کرد. زیرا از یک طرف جنس خاک،درجه حاصلخیز بودن ان، نوع محصولات و اثر اب و هوا در کشورهای مختلف متفاوت است و از طرف دیگر، ساختمان بدنی و روحی مردمی که در ان کشورها به سر می برند با هم فرق دارد".(کتابی؟)

پس اگر طبیعت و امکانات ان جوابگوی جمعیت نباشد، جمعیت به تدریج رو به زوال می رود.

عوامل سیاسی یکی دیگر از عواملی است که رسو در کاهش جمعیت دخیل می داند. به نظر وی حکومتی که تحت اقتدار ان جمعیت کاهش می یابد و یا به طور کلی از بین می رود بدترین حکومت هاست. 

بنابر این "حکومتی که تحت اقتدار ان، بی توسل به کمک خارجی، بدون پذیرش درخواست تابیعت اتباع خارجی، بی وجود مستعمرات،بر شمار شهروندان افزوده می شود، بی تردید بهترین حکومت هاست".(رسو ۳۴۴:۱۳۸۴)

"مساعد ترین حکومت ها به حال ملتی کشاورز حکومتی است که تمام نیروی ان در یک جا متمرکز نشده و تقسیم زمین به تناسب شمار جمعیت ان باشد، چنین وضعیتی فقط در حکومت دموکراتیک می تواند حاکم باشد".(رسو ۳۳۰:۱۳۸۴)

پس رسو حکومت دموکراتیک را، از  بهترین حکومت می داند. چون شهروندان ان از ازادی بیشتری برخوردار هستند و ازادی را حق انسان می داند. رسو نیز همانند ابن خلدون انسان را ازاد،خلاق و توانا می داند.

و به نظر وی، هر چه کشور بزگ باشد ، تمرکز و تراکم قدرت بیشتر است و با چنین کشوری میانه خوبی نداشت.

و شکل مورد علاقه اش برای اداره کشور: خاک متوسط، ثروت معتدل و جمعیت متوسط بود.(ردهد ؟)

 

باروری

رسو به میزان زاد و ولد هم  توجه می کند. و معتقد است که کاهش و افزایش باروری به وضعیت ملت و سرزمین بستگی دارد. اگر سرزمینی به دلایلی با کمبود جمعیت مواجه شود، افزایش باروری را برای بهبود اوضاع جمعیت موثر می داند.

"به ان چه بیش تر و کمتر، به حال ملت مساعد است،به کم و زیاد شدن جمعیت و نیز به میزان افرادی که در اثر اقدامات قانون گذاری ممکن است به سوی ان جلب شوند توجه داشت. قانون گذار در این مورد ، باید قضاوتش را بر پایه ان چه در اینده ممکن است پیش اید استوار سازد".(رسو ۲۳۰:۱۳۸۴)

در مقایسه ابن خلدون با رسو می توان گفت که ابن خلدون برخلاف رسو که به نقش سیاسی جمعیت توجه دارد، نقش اقتصادی جمعیت را برای رشد یک جامعه موثر می داند.

فهرست منابع

۱-کتابی،احمد(۱۳۷۷).درامدی بر اندیشه ها و نظریه های جمعیت شناسی.تهران:پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

۲-رسو،ژان ژاک(۱۳۸۴).قرارداد اجتماعی.ترجمه مرتضی کلانتری.تهران:انتشارات اگاه.

۳-جهانفر، محمد(۱۳۵۴).تاریخچه نظریه های جمعیتی.تهران:انتشارات سهامی مهر.

۴- آزاد ارمکی ، تقی (۱۳۷۶). اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان از فارابی تا ابن خلدون.تهران : انتشارات سروش.

۵-میل،جان استوارات(۱۳۷۵).رساله ای درباره ازادی.ترجمه جواد شیخ الاسلامی.تهران:انتشارات علمی و فرهنگی.

۶-ویکس،جان(۱۳۸۵).جمعیت،مقدمه ای بر مفاهیم و موضوعات.ترجمه دکتر الهه میرزایی.تهران:موسسه اموزش،پژوهش مدیریت و برنامه ریزی.

۷-ردهد،برایان(۱۳۷۷).اندیشه سیاسی از افلاطون تا ناتو.ترجمه مرتضی کافی،اکبر افسری.تهران:انتشارات نشر اگاه.

۸- ابن خلدون(۱۳۵۹). مقدمه ابن خلدون. ترجمه محمد پروین گنابادی ، تهران : انتشارات بنگاه ترجمه و   

       نشر کتاب.

۹-ستوده،هدایت الله(۱۳۷۴).تاریخ اندیشه های اجتماعی در اسلام.تهران:انتشارات اوای شور.

۱۰- خوشرو ،غلامعلی (۱۳۷۲). شناخت انواع اجتماعات از دیدگاه فارابی و ابن خلدون ، تهران : اطلاعات.

۱۱-رجبی و دیگران(۱۳۷۸).تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام.تهران:سمت.

۱۲-نفیسی،محمود(۱۳۶۸).سیری در اندیشه های اجتماعی مسلمین.تهران:انتشارات امیری.

 

منابع اینترنتی

۱-www.rasekhon.net

۲-www.aftab.ir

۳-www.pishgo.ir

۴-www.afkarenow.com.

۵-www.wekipedia.com

۶-www.bashgah.net

۷-daneshnameh.jazirehdanesh.com

انتشار : شهرسازی آنلاین

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0