یادداشت “نسیان هنر در کالبد شهر”

یادداشت "نسیان هنر در کالبد شهر"

تاریخ شهر که ورق می خورد دستخوش فراز و نشیب هایی است که در برهه ای به اوج شکوه خود رسیده و گاهی تنزل یافته است. اعصاری که هریک یادگاری از تمدن خود به جای گذاشته اند و گاهی آن قدر عظمت دارد که پس از گذشت قرون و سالیان متمادی مایه ی فخر مردمان سرزمین اند و همواره در اذهان حک شده  باقی می مانند. کسی چه می داند شاید ۳۰۰ سال بعد هنگام ذکر منابع امتحانی، در ردیفمحذوفات قرار بگیریم و اینگونه موجبات شادی آیندگان را فراهم کنیم.از شوخی که بگذریم عمق فاجعه کاممان را تلخ خواهد کرد.اکنون این پرسش پیش می آید که ریشه ی این همه تمایز کجاست؟

در جامعه ی امروز ما هنر مفهوم خود را از دست داده است. هنر تنها بر روی بوم های نقاشی و آتلیه های هنری یافت می شود و مخاطب خاص می طلبد. گمشده ای که مهد خود را گم کرده است. در باب علت این مسئله به فرضیات متعددی می توان اشاره نمود: برخی انقلاب صنعتی و پیشرفت تکنولوژی و در پی آن تسریع روند شهرنشینی، افزایش جمعیت، کمبود خدمات و … را دلیلی موجه برای انزوای هنر عنوان می کنند و عده ای نیز متعقدند که مدرنیسم افراطی جامعه ی امروز را بلعیده و دیگر مجالی برای ظهور هنر و فرهنگبا شکوه قدیم برجای نگذاشته است. در این میان نگرش سودجویانه به شهر و تلقی آن به عنوان یک اهرم انباشت سرمایه و در نتیجه توسعه ی نابجای آن نیز غیر قابل انکار است.

استاد نادعلیان در یادداشتی تحت عنوان «ضرورت هنر محیطی در شهر»، هنر محیطی را دریچه ای رو به فرهنگ می داند که فارغ از جغرافیای مکانی و زمانی می تواند عامل ایجاد تعاملات انسانی باشد.احتمالا کنار گذاشته شدن هنر می تواند ضربه ی روحی غیر قابل انکاری به شهر و اجتماعات شهری وارد سازد و آن را دستخوش معضلات فراوانی سازد چرا که جامعه شرط لازم و کافی حیات خود را ازدست داده است. روح انسان طالب زیبایی است و  در جستجوی هرچیزی که آن را ارائه دهد و تنها هنر می تواند جلوه گاه این زیبایی باشد و پیوندی احساسی میان انسان و محیط برقرار سازد که در پی خود حس مسئولیت و هویت را به همراه می آورد.

شرایط امروز جامعه ایجاب می کند تا این عنصر در قالب جدیدی ظهور کند و از شکل سنتی خود رها شود. مدرنیسم با ورود خود مفهوم هنر را کمرنگ نکرد بلکه سعی در ارائه ی شیوه ی جدیدی داشت و این به معنای نسیان هنر نیست.به طور مثال می توان به کاخ نقش جهان اشاره نمود که جای خود را به میدان سلطنتی شهر داد که امروزه مظهر شکوه معماری قدیم ایران است. ماندگاری در گذشته و ستایش آثار پیشینیان به عنوان معنای مطلق هنر دیگر مجالی برای پرداختن به شهر باقی نگذاشته است و این میراث گرانبها همچون سیاهچاله ای تمام شهر را در خود بلعیده است. به طوری که امروز اکثریت شهرهای ما تنها در قالب چنر اثر خاص متعلق به روزگاران قدیم هویت می یابند.

شهرهای امروز به یک چشم برهم زدنی قد علم می کنند و پیش می روند اما هیچ گاه به معنای واقعی کلمه تحقق نمی یابند. ساختمان های امروز کالبدهای بی جانی  هستند که تنها برای رفع ضرورت مهیا شده اند، قوطی کبریت هایی که به هزار شکل بزک شده اند و زیبایی آن ها دوام نمی یابد و بیشتر می توان آن ها را به مرده ای تشبیه کرد که لباس فاخر به تن کرده است. امروزه مفهوم زیبایی تنها به درون خانه ها منحصر گشته که این موضوع خود به تنهایی انزوا می آفریند و فضاهای جمعی را از بین می برد.

چیزی که این نوشته در پی آن است ایجاد یک نگرش کاربردی به هنر است به گونه ای که آن را به محیط های شهری و فضاهای تعاملات جمعی تعمیم دهد و به عنوان یه اصل اساسی و محوری در طرح های آینده به شمار رود.بدون اغراق می توان بیان کرد که موفقیت هر طرحی چه در مقیاس خرد و چه در مقیاس کلان در گرو تلفیق آن با هنر است و نمونه های عینی این موضوع موید این ادعاست.

نویسنده:

شقایق محرمی
دانشجوی کارشناسی مهندسی شهرسازی

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

  1. زهرا محمدی :
    ۱۱ تیر ۹۴

    بسیار جامع بود و به نظرم یه تلنگر هست

0