تجارب دنیا و ایران در زمینه مداخله در بافتهای مرکزی شهر

نتایج اولیه ارزیابی اقدامات سازماندهی توسعه شهری در ایران در سالهای اخیر نشان می دهد که سیاستهای توسعه شهری بمیزان لازم از درون گری جامع برخوردار نبوده­اند و تحلیل علمی شرایط توسعه جامعه، تکیه­گاه اصلی تدوین راهبردها و تنظیم سیاستها نبوده است. بازتاب این کمبود در اتخاذراهبردها و سیاستهای ناهمخوان با امکان تخصیص منابع به مقوله توسعه شهری آشکار است.
بدیهی است سیاستهای یک سویه با تأکید بر تجهیز بر هزینه ظرفیتهای برون شهری بدون توجه به گرانی تأمین منابع مالی، حجم نیازهای فنی- انسانی و نیازهای کلان تجهیزاتی و … سیاستی تردیدآمیز است.

توسعه موزون شهری نیاز به واقع بینی و شناخت دقیق ظرفیت­ها و تنگناها دارد. تنظیم سیاستها و تدوین برنامه­های توسعه شهری بدون شناخت دقیق و واقع بینانه از شرایط و درجه رشد اقتصادی- اجتماعی ممکن نیست.

چرخش جدیدی که در سیاستهای اخیر توسعه شهری با تأکید بر استفاده از ظرفیت­های موجود شهری- توسعه دورن شهری- به چشم می­خورد، به همراه استفاده محدود از سایر روشها، نشانه­ای از شناخت موضوع است.

سیاستهای جدید وزارت مسکن و شهرسازی برای مداخله در بافتهای مرکز شهری با هدف بهره­وری بهینه از ظرفیت­های موجود آن بازتاب سیاستهای برنامه پنج ساله دوم توسعه ملی در احیای هزار هکتار از بافتهای مراکز شهرهاست و می تواند نشانه­ای از گسترش شناخت وجوه گوناگون توسعه شهری باشد.

۲- پیشگفتار

مداخله در مراکز شهرها به معنای مداخله در شهر کهن است. هسته­های اولیه شهر که امروزه کهنه شده و فاقد کارایی لازم­اند.

در کشور پهناور ایران در حال حاضر بالغ بر ۵۰۰ شهر وجود دارد که بسیاری از آنها دارای سابقه طولانی شهرنشینی هستند. بررسی کالبدی این شهرها نشان می­دهد که در اکثر این شهرها محله­های قدیمی و تاریخی وسیعی وجود دارد که عمدتاً دارای فرسودگی شدید بوده و غالباً در مرکزیت شهرها و یا نقاط حساس شهری قرار گرفته­اند.

از اینرو لازم است در اینجا فرسودگی و اشکال مختلف و علت آن تعاریفی، بیان کنیم.

۳- تعریف فرسودگی شهری:

فرسودگی شهری دارای معنای مرکبی است: متروکی زودرس، خرابی کالبدی و روبه زوال گذاشتن، وجود کمبودهایی در فضای شهری. بطور کلی فرسودگی دو شکل دارد: اول شکل ساده و دوم شکل پیچیده.

برای تعیین اشکال مختلف فرسودگی می­بایست معیارهائی تعیین گردند، اینگونه معیارها به دو دسته قابل تقسیم­اند:

دسته اول: معیارهای مربوط به فضاهای دورنی که خود از دو دسته زیر تشکیل می­گردد:

الف: معیارهای مربوط به کالبد فضای درونی (مثل عمر، مصالح و …)

ب: معیارهای مربوط به جمعیت ساکن/ استفاده کننده از فضای درونی و رابطه بین جمعیت و کالبد (نرخ مواد، تراکم­­ها و …)

دسته­ دوم: معیارهای مربوط به فضای بیرونی که خود از دو دسته معیار تشکیل می­شود:

الف: معیارهای مربوط به کالبد فضای بیرونی (کیفیت و معابر و …)

ب: معیارهای مربوط به جمعیت استفاده کننده از فضای بیرونی و رابطه بین کالبد و جمعیت (دسترسی و کافی بودن فضا و …)

فرسودگی ساده زمانی اتفاق می­­افتد که تعدادی از معیارهای فوق در ناحیه­ای از شهر وجود داشته باشد و فرسودگی پیچدگی زمانی اتفاق می­افتد که یک یا ترکیبی از سه عامل زیر حضور داشته باشند:

اول: وجود ناسازگاری در ترکیب کاربردها بنحوی که کاربردهای فرعی حیات کاربردهای اصلی را تهدید نمایند (همجواری کاربرد صنعتی و مسکونی یا آموزشی).

دوم: وجود خطرات ناشی از همجواری کاربردها (همجواری کارخانه مواد شیمیائی یا منفجره با محله­ای مسکونی).

سوم: وجود خطرات طبیعی و شرایط غیربهداشتی (اراضی و فضاهائی که در معرض سیل و طوفان قرار دارد).

۴- علت فرسودگی شهری:

فرسودگی شهری بدون توجه به روابط بسیار پیچیده علت و معلولی در تشخیص دلایل ریشه­­ای فرسودگی، یعنی عللی که اکثراً جنبه­های اقتصادی و اجتماعی دارند، دارای ماهیت تک بعدی بوده و به همین دلیل برخورد با مسأله فرسودگی، مستلزم برخورد با عوامل ایجاد کننده آن می­باشد.

۵- تجارب دنیا در زمینه مداخله در بافتهای مرکزی شهرها:

با اینکه در این قسمت از کلمه دنیا استفاده شده، ولی در منابع موجود کشورمان، تنها از تجربه­های اروپا سخن به میان آمده است و این امر شاید به سبب پیشگامی اروپا در مداخله در اینگونه بافتهای شهری است. در اینجا از تجربه و روش دو کشور یعنی فرانسه و انگلستان یاد می­کنیم.

الف- تجریه کشور فرانسه:

فرانسه اواخر سده ۱۹ میلادی با پشت سرگذاشتن یک سده از وقوع انقلاب کبیر همچنان دوران ناآرام و پر تنشی را می­گذارند. حکومتهای جدید برای اثبات حاکمیت و از بین بردن ناآرامی دست به اقدام می­زدند، ولی شاید اقدامهای هوسمان شهردار پاریس از همه مهم­تر باشد. وی بین سالهای ۱۸۵۳ تا ۱۸۶۹ میلادی مبلغی در حدود ۵/۲ میلیارد فرانک صرف طرحهایش کرد.

اصول برنامه هوسمان برای تغییر نقشه پاریس از بیم شورش مردم در خیابها متأثر بود. او برای عملی ساختن طرحهایش از اندیشه­های ویوله لودو را مبنای کار قرار داد و با مهم جلوه دادن چند بنا، اقدام به تخریب بافتهای همجوار آن کرد. هوسمان برای تخریب از یک ابزار قانونی بهره برد. در فرانسه قانون ۱۸۵۰ میلادی، به شهرداری­ها- بعنوان تنها مسؤولان دخالت در شهرها- اجازه داد تا در مسائل بهداشتی واحدهای مسکونی نظارت کنند و هر کجا لازم بدانند دست به سلب مالکیت بزنند، او از این قانون در یک مقیاس وسیع استفاده کرد.

اصول برنامه هوسمان به این شرح است:

الف) تخریب، شامل:

۱- پاکسازی بافت پیرامون ساختمانهای مهم، کاخها و سربازخانه­ها برای ایجاد دسترسی بهتر هم در روزهای جشن و هم در روزهای شورش.

۲- پاکسازی بافت محله­های مسکونی مرکز شهر برای بهبود وضع بهداشتی شهر. زیرا این محله­ها، آلوده و منشأ بیماریهای واگیردار بودند. (هوسمان نتوانست همه این محله­ها را از بین ببرد).

ب) ساخت روی نواحی تخریب شده، شامل:

۱- ایجاد بولوارهای وسیع که علاوه بر برخورداری از هوا و نور، عبور سربازان نیز در آنها میسر بود.

۲- احداث بناهای یادواره­ای برای تأکید بر انجام کار و ایجاد مرکزیت در شهر.

۳- ایجاد دسترسیهای مناسب به ایستگاههای راه آهن، مراکز تجاری و مکانهای تفریحی پاریس به صورتیکه بدون تاخیر و بدون ایجاد ازدحام انجام شود.(۷)

با اینکه روشنفکران و هنرمندان آن دوره، هوسمان را برای تخریب محله­های قدیمی پاریس و ابتذال بناهای جدید سرزنش می­کردند. شهرداران سایر شهرهای فرانسه نیز دست به اقدامهای مشابه زدند و با دخالت در بافتهای کهن شهرهای لیون (lyon)، مارسی marselle)، تولوز(toulouse) و … بسیاری از ساختمانهای پر ارزش را از بین بردند.(۸)

ب: تجربه کشور انگلستان:

عرف و عادت انگلیسی­ها با سایر کشورهای اروپائی متفاوت است. روحیه محافظه­کاری و حفظ سنتهای ملی یکی از مشخصات بارز فرهنگ انگلستان به شمار می­رود. گروهی بر این عقیده­اند که گرایش عمومی به کهنه پرستی در این کشور، زندگی هنرمندان پیشقدم را دشوار ساخته است و کسی که می­خواهد تجربیات تازه­ای ارائه دهد راه خود را به تنهائی و با تقلای بسیار بگشاید و شاید در زمانهای طولانی بتواند جایی در اجتماع برای خود باز کند.(۹)

انگلستان با شیوه برخوردی متمایز از فرانسه و با بهره­گیری از قوانین اقدام به دخالت در بافتهای قدیمی کرد. پاره­ای از این اقدامها، خود به صورت مستقیم به بافت شهرها مربوط نبود. بلکه اجرای آن بر اینگونه بافتها اثر می­گذاشت. برای نمونه اولین قانون بهداشت عمومی که در سال ۱۸۴۸ میلادی برای اجرا در سرتاسر انگلستان تدوین شد، مالکان را قبلاً از همه امکانات ساختماهی و کاربرد زمین و بنا آزادانه استفاده می­کردند، ناچار به ایجاد شرایط بهداشتی در واحدها نمود.(۱۰)

مسئولیت اجرا و نظارت بر مفاد قانون که بشرح زیر است، به عهده انجمن­های محلی بود:

۱- احداث شبکه رفع فاضلاب در سطح واحداها و محله

۲- به وجود آوردن امکان توزیع آب آشامیدنی

۳- ایجاد باغچه و فضای سبز عمومی

۴- ایجاد کف سازی در معابر

۵- رسیدگی به نظارت در سطح شهر

۶- ایجاد نظم و پاکیزگی کشتارگاهها

۷- جلوگیری از سکونت در اماکن نامناسب مانند زیر زمین­ها

۸- از بین بردن مکانهائی که برای بروز رشد بیماریها مساعدهد.(۱۱)

از بررسی مفاد قانون مشخص می­شود که اجرای آن الزاماً متکی بر تدوین معیارهایی است که به تشریح جزئیات، اقدام را عملی سازد، از سوی دیگر، بهره­گیری از اندیشه­های مبتنی بر اهمیت محیط شهری نیز در این دسته اقدامها قابل مشاهده است. در اینجا باید یادآور شد که بر خلاف آن چه بنظر می­رسد تصویب این مقررات که حتی امروز، منطقی و عادلانه هستند، در آن زمان با مخالفت­های فراوانی روبه رو شد، که صاحبان املاک و خانه­ها و لیبرالها بخاطر ترس از محدود شدن مالکیت خصوصی از آن جمله­اند.(۱۲)

از ویژگیهای نحه برخورد انگلستان در اواخر سده نوزدهم این است که به بهداشتی کردن محله­های قدیمی و ناسالم و ساختن نواحی تازه بصورت کاملاً وابسته و مرتبط برخورد می­شد و در این برخورد بخش دولتی و خصوصی با یکدیگر همکاری می­کردند.(۱۳)

۶- تجربه ایران در زمینه مداخله در بافتهای مرکزی شهرها:

زمان گنجانده شدن بخش عمران شهری در برنامه ۵ ساله و نیز قانونی شدن تهیه طرح جامع شهری برای شهرهای ایران را اواسط دهه ۵۰-۱۳۴۰ می­توان دانست. (معادل تقریبی نیمه دهه ۷۰-۱۹۶۰). اما این تاریخ نشان دهنده زمان اولین دخالت در بافتهای شهری نیست.

از چند سال پیش از وقوع جنگ جهانی دوم، دولت ایران بارها از کارشناسان خارجی (بیشتر فرانسوی و ایتالیائی) برای مداخله در بافت شهرها، بخصوص بافت کهن مرکز شهرها کمک خواسته بود. تفحص درباره سیر اندیشه­ها و اقدامها اندیشمندان و کارشناسان ارواپائی نشان دهنده فکری آنان از تخریب به سوی دخالت آگاهانه است، با این حال مراکز کهن بسیاری از شهرهای ایران، مانند تهران، یزد، کاشان، کرمان، همان و تبریز در اویل سلطنت پهلوی به بعد با طرحهای کارشناسان از هم گسیخته شد و برای ورود وسایل نقلیه، هویت خود را از دست داد.

این وضعیت مختص ایران نیست. در دهه ۵۰- ۱۹۴۰ با بسیاری از شهرهای کهن غیر اروپائی نیز از این طرز برخورد انجام گرفته است، از جمله قاهره، دمشق و موصل. اروپائی­های سده ۱۹ میلادی، تنها هنگامی که ناچار به یک اقدام سریع مشکلی خاص- در شهرهای دارای بافت قرون وسطائی بودند، بافت کهن را با خیابانهای عمود بر هم می­بریدند و یا به اصطلاح شهر را مصلوب می­کردند. نمونه آن ناپل در ایتالیا است. این روش برخورد که اروپائیان خود نان روش مصلوب کردن شهرها را برای آن برگزیده­اند، الگوئی­های مداخله در بافت قدیم شهرهای ایران شد و در سالهای بعد شاهد تکرار آن هستیم. به این ترتیب پس از گذشت چند دهه از تخریب اولیه در عین اینکه جریان تخریب بافتهای سنتی همچنان ادامه دارد، چند سازمان مسئوول اجرای طرحهای حفاظت و احیای بافتهای کهن شده­اند، در کنار این فعالیتها چند اقدام پراکنده نیز انجام گرفته است که به ترتیب عبارتند از:

۱- پاکسازی بافت کهن پیرامون حرم امام رضا(ع)، مشهد. این طرح که با مخالفت صاحبنظران مسائل بافتهای کهن همراه بود در آخرین سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به اجرا درآمد.

۲- پاکسازی بافتهای کهن پیرامون چهار باغ و تخریب چند ساختمان ارزشمند در فاصله چهارباغ تا میدان نقش جهان اصفهان.

این طرح در اولین سالهای پس از پیروزی انقلاب در اصفهان اجرا شد.

۳- طرح بهسازی و نوسازی محله عودلاجان تهران. اندیشه تهیه این طرح که برای یکی از کهن­ترین محله­های مجاور بازار تهران آماده شد به سال ۱۳۵۶ بر می­گردد. مطالعات اصلی این طرح در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ انجام شد و پس از انفجار بمب در سال ۱۳۶۰ در گوشه­ای از این بافت کهن، اقدامات متوقف ماند.

۴- اجرای بیش از هفتصد پروژه تعمیراتی در بیش از ۳۵۰ بنا و مجموعه تاریخی کشور.

۵- تهیه ضوابط برای نوسازی در محله جلفای اصفهان، این طرح در حدود سالهای ۶۶- ۱۳۶۵ تهیه شد.

۶- طرح بهسازی محله جماله واقع در میدان کهنه اصفهان و … (۱۴)

۷- جمع­بندی و نتیجه­ گیری:

از مجموعه مطالب گفته شده می­توان چنین نتیجه گرفت که تجربه دنیا در خصوص مداخله در بافتهای مرکزی شهرها حاکی از رشد فکری آنان از تخریب اینگونه بافتها به دخالتی آگاهانه است و در این راستا گزینش شیوه­های گوناگون از سوی کشورها با در نظر گرفتن شرایط و امکاناتشان می­باشد. برای مثال شیوه کشور فرانسه، پاکسازی بافتهای کهن و نگهداری یادبودها بوده است. شیوه ایتالیا رشد ایده­های حفاظت بدون تجربه­های ارتقای کیفیت سکونت است و شیوه انگلستان، حرکت از پاکسازی به سوی بهبودبخشی­های بدون تخریب و بعد حفاظت است.(۱۵)

۸- پیشنهادات

در زمینه مداخله رد بافتهای مرکزی شهری کشورمان باید به موارد ذیل عمیقاً توجه نمود:

۱- بافتهای مرکزی اغلب شهریمان (بخصوص شهرهای بزرگ) فرسوده­اند، برخورد با مسأله فرسودگی مستلزم برخورد با عوامل ایجاد کننده آن می­باشد.

۲- بافتهای مرکزی شهری به کل شهر وابسته است، برای مداخله در آنها باید کل شهر را در نظر داشت.

۳- مداخله در بافتهای مرکزی شهری، نیازمند برنامه­ریزی صحیح می­باشد،شیوه کار برنامه­ریزی باید برخورد سیستمی باشد بدین معنی که برنامه­ریزی اینگونه بافتهای نوعی برنامه­ریزی همه جانبه در زمینه­های مختلف جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی است که روابط متقابل این زمینه­ها بر یکدیگر و روابط و تاثیر پذیری­های دوسویه میان این سیستم و سیستم بزرگتر یعنی شهر توجه نمود.

۴- تشکیل سازمانی کارآمد و فراگیر متشکل از متخصصان که به امر تدوین سیاستها و اتخاذ تدبیرهای لازم بپردازند.

۵- ضرورت ایجاد تشکیلات سرمایه­گذاری و اجرائی با حضور مجموعه­ای از نهادهای دولتی، نیمه دولتی و خصوصی و تعاونی.

۶- مداخله در بافتهای مرکزی امری مداوم است، لذا بایستی به مساله مشارکت ساکنان و شاغلان اینگونه بافتها توجه کافی نمود.

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0