شهرهای اروپای غربی بعد از قرون وسطی تا شهر صنعتی

تا پایان قرن چهاردهم را مورخان جزو قرون وسطا یا سده های میانه به شمار می آورند . و از قرن پانزدهم تا قرن نوزدهم که دوران ظهور و پیدایش شهر صنعتی است را این چنین دوره بندی می کنند:
قرن پانزدهم و شانزدهم : دوران رنسانس شامل رنسانس نخستین ( قرن پانزدهم )
رنسانس پسین ( قرن شانزدهم )
قرون هفدهم و هجدهم : دوران پادشاهی مطلقه و تقلید از دوره کلاسیک
قرن هفدهم و نیمه اول قرن هجدهم : دوره باروک
نیمه دوم قرن هجدهم : روکوکو و نو کلاسیک
ما برای این دو قرن مسامحتاً اصطلاح شهر نو کلاسیک را به کار برده ایم . بنابر این در این چهار قرن از تاریخ اروپا می توان دو گونه شهر را از هم تمیز داد:یکمشهر رنسانسی (شهر زیبا) که در قرون ۱۴ و ۱۵ در ایتالیا پدیدار شد و بتدریج تا دوقرن بعد با تفاوتهایی مظاهرش به سایر نقاط اروپا رسید.و دوم شهر نو کلاسیک ( شهر عظمت نما )Neo- classic که در قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی در اروپای غربی ظهور کرد که دوران رشد ناسیونالیسم ، سلطنت مطلقه، استبداد و امپراطوری است‌‌ با رشد اشرافیت، اختلاف طبقاتی و جنگ میان حکومتهای ملی نوظهور شناخته می شود.

شهر رنسانس(شهر زیبا)
با آغاز قرن پانزدهم قرون وسطا کاملا به پایان رسید . در این قرن در ایتالیا دوره ای از تمدن بشری آغاز می شود که به آن رنسانس (Renaiscence) یا نوزایی می گویند . در این دوره علاقه به هنر و فرهنگ رم و یونان باستان مجددا احیا شد و هنرمندان و متفکران آثار آن دوره را جستجو کرده می یافتند و مورد تقلید قرار می دادند .
رنسانس از نظر لغوی به معنای تجدید حیات و تولد مجدد می باشد . احیای مجدد علاقه به صور مختلف هنر کلاسیک یونان و رم باستان و استفاده از آنها به عنوان الهام بخش نقاشی ،‌مجسمه سازی ،‌معماری و شهر ساز ی اروپایی نتیجه این حرکت بود .
دوره رنسانس در تاریخ شهر نشینی با آغاز این حرکت در اوایل قرن پانزدهم در ایتالیا شروع و تا پایان قرن هجدهم ادامه می یابد . شهر سازی رنسانس بتدریج از ایتالیا به سایر کشورهای اروپایی گسترش یافت . هفتاد و پنج سال طول کشید تا این سبک شهر سازی و معماری به فرانسه برسد و ۸۵ سال بعد از آغاز رنسانس این سبک شهر سازی و معماری در انگلستان رایج شد .
رنسانس در فلورانس آغاز شد . جائی که یک مو قعیت خاص اجتماعی با وضعیت طبیعی کشور و مردم و رسوم خاص تاریخی آن انطباق یافته بود . موقعیت اجتماعی عبارت بود از دولتشهری بیش از حد ثروتمند و مقتدر که در آن خانواده های اعیان ،‌مشوقین فعال هنر بودند. این تجار ثروتمند بیش تر به جنبه عملی زندگی توجه داشتند .
حکام دوک نشین های ثروتمند ایتالیا تصمیم گرفتند رفاه و قدرت خود را با پیشرفت شهرهایشان نشان دهند. درگیر فعالیتهای فکری و هنری شدند . نهضت زیبا سازی شهر در گرفت . خانواده های اعیان فلورانس ، ونیز ،‌رم ،‌لمباردی مایل به زیبا کردن شهرهای خود بودند . خانواده های مدیچی Medici و بورگیاس Borgias کاخ های جدیدی برای خود ساختند . نوعی فرمالیسم پیدا شد شکل اصلی شهر تغییر نکرد ،‌اما ساختمانها با نما ها و عناصر کلاسیک تزئین شدند .
پاپ مجددا در رم مستقر شد . کار روی کاخ واتیکان آغاز شد . پاپ جولیوس تصمیم گرفت که به جای کلیسای قدیمی باسیلیکای سنت پیتر ( پطر مقدس ) کلیسای بزرگ و جدیدی بسازد که مرکز مسیحیت باشد . تب هنر همه جا را فرا گرفت . کلیسا ، شاهزادگان تاجر پیشه و پادشاهان همه هنر دوست و هنر پرور شدند . در اثر افزایش تقاضا و با لا رفتن سطح کار ،‌کارهای هنری تبدیل به حرفه شدند . در عین حال تقسیم کار کم بود و ابتکار و خلاقیت فردی در اوج هنر و علم تجربی دست در دست هم پیش می رفتند .مثلاً نقاشان روی گچ رنگهای خود را خود می ساختند رنگهای این نقاشی ها که فرسکو fresco خوانده می شوند پنج قرن بر دیوارهای گچی دوام آورده اند. نمونه بارز ترکیب اختراعات علمی و خلاقیت هنری لئوناردو داوینچیLeonardo Davinci بود . وی همه کار می کرد . از نقاشی و طراحی شهر گرفته تا مهندسی نظام ،‌در این دوران دیگر مثل قرون وسطا هنرمندان گمنام نبودند بلکه نام و نشان آنها بر آثارشان حک می شد و به عنوان سازنده آن آثار شهره می شدند . پس در این دوران معماران شهرسازان و هنرمندان بسیاری را می شناسیم که تحت حمایت شاهان و اشراف تاجر پیشه قرار گرفتند . هنرمندانی مثل داوینچی ،‌ میکل آنجلو Michel Angelo ، ‌رافائل ،‌برونه لشی Brunelleschiآلبرتی و دیگران .

شهر سازان دوره رنسانس از سه عنصر اصلی برای طراحی شهر استفاده می کردند :
۱- خیابان اصلی مستقیم ۲- مناطق با شبکه شطرنجی ۳- فضاهای بسته یا میدان ((Piaza /Plaza ).
در تمام قرون وسطی از خیابانهای پهن و مستقیم و معابر موازی که شبکه شطرنجی را به وجود می آورد خبری نبود . این خیابانها و کوچه های مستقیم و میدانهای پر شمار به شهر شکوه می دادند و رفت و آمد وسایل چرخد ا ر را، که کم کم زیاد می شدند، آسان می کرد . شهر دوباره عظمت دوران امپراطوری را به دست می آورد .
هنر رنسانس هنر آرامش و زیبایی است . آثار این دوره همه در نهایت کمال هستند . اثری از منع و اجبار یا آشفتگی و نا آرامی در این کارها به چشم نمی خورد . مطمئنا اگر این آرامش و رضایت عالی را زیباترین تجلی روح هنری آن عصر بدانیم راه اغراق در پیش نگرفته ایم . توجه خاصی به تقارن و طراحی دیده می شد .ساخت عناصر یک پروژه شهر سازی بمنظور ایجاد ترکیبی متوازن حول یک یا چند محور اصلی مورد توجه بود . حفظ تقارن گاه به حد مضحک و مسخره ای می رسید .چنانکه در پیاتزا دل پو پو لو یا میدان مردم (Piazza del popolo) در رم ،‌دو کلیسای مشابه در دو سوی یک میدان بناشده است . واضح است که دوکلیسا قرینه و مثل هم در دو طرف یک میدان هیچ کارکردی ندارد . اما شهر ساز رنسانسی به تقارن و قواعد طراحی بیشتر اهمیت می داد تا کار ایی .برای همین به او فرمالیست می گوییم . در واقع شهر مثل کاخهای اشراف و کلیسا یک اثر هنری بود . معنای زیبا سازی و شهر زیبا همین بود و البته چنین برداشتی از شهر کاملاً تازگی داشت.
این تقارن آرامش و زیبایی بازتاب چه شرایط اجتماعی بود ؟ گوی چاردینی Gui Ciardini مورخ قرن شانزدهم فلورانس عهد لورنتسو Lorenzo را که ایام کودکی خود را در آن سپری نموده چنین توصیف می کند :
“« شهر در آرامش کامل بسر می برد . شهروندان منتفذ با هم متحد بوده و چنان مقتدر بودند که هیچکس جرات و جسارت مقابله با آنها را نمی یافت . ایام و اوقات مردم در جشن و سرور می گذشت . تولید مواد غذایی فراوان و تجارت شکوفان بود . به علت توجهی که به علم و هنر می شد مردان باهوش و توانا در کارها و امورشان یاری می شدند . در حالیکه درون شهر آسایش و آرامش حکمفرما بود شهر در جهان خارج از شهرت و افتخار بسیار برخوردار بود” .
در قرن شانزدهم در شهرهای پر شمار اروپای غربی و بویژه دولتشهرهای ایتالیایی طبقه ثروتمندی از استاد کاران پیدا شدند . شهر های رنسانس مثل فلورانس شروع به ساختن بناهای بزرگ کردند .احیای علاقه به سبک کلاسیک ، رعایت تقارن و پرسپکتیو و تناسب تاثیر عمیقی بر ساختمانهای عمومی و خصوصی داشت . استعداد های هنری آن زمان مثل میکل آنجلو ،‌لئوناردو داوینچی در خدمت زیبا سازی قرار گرفتند لئوناردو سفارشها یی در مورد طراحی شهری بر عهده گرفت . دولتشهرهای مرفه دوره رنسانس طراحی شهری داشتند . تاثیر دوران کلاسیک به صورت خیابانهای سر راست و میدانهای مستطیلی قابل ملاحظه بود . شهرهای اولیه قرون وسطایی حالت نیمه روستایی داشتند ،‌اما شهرهای دوره رنسانس در قرون شانزدهم و هفدهم ایده اولوژی اومانیستی ( انسانگرا ) [۱] را منعکس می کردند و به فرهنگ شهری خود می بالیدند . منظور از اومانیسم در شهر سازی همین است که شهر همچون یک محصول دست ساخت انسان که همه جایش تحت کنترل انسان در آمده فهمیده شد . در حالی که پیش از آن در قرون وسطی شهرها فروتنانه در دل طبیعت جای می گرفتند و هیچ شکوه و جلالی نداشتند وکمترین تاثیر را بر محیط می گذاشتند. شهروند قرون وسطی به این جهان اهمیتی نمی داد و زیبایی را در آن جهان جستجو می کرد .پس دیرها پر مشتری بودند و کوی ها وبازاره حقیر و فقیر.اما شهروند شهرهای مرفه قرون چهارده و پانزده اروپا و دیر تر سایر نقاط اروپای غربی به دنبال زیبایی و سلطه بر طبیعت بود .
اگر بخواهیم خلاصه کنیم باید بگوییم که بزرگترین ویژگی شهرسازی دوره رنسانس اروپا نگاه به شهر همچون یک ماده مصنوع دست بشر ویک اثر هنری است که باید در خدمت زیبایی و زندگی زیبا در این جهان باشد . پس اگر قرار بود آبی جاری شود از کوزه ای که مجسمه دختر روستایی بر دوش خود داشت جاری می شد واگر اختلاف سطحی بود حتماً با پله های زیبا تزئین می شد .بوته ها قیچی می شدند تا هم اندازه شوند و شکل هندسی بگیرندو کوچه ها ی مسکونی. به میدانهای کوچک پرگل و مجسمه ختم می شدند. در شهرهای اولیه ای که رنسانس از آنجا شروع رشد رفاه ورونق وصلح ناشی از رونق تجارت با بیزانس و شمال آفریقا وجهان اسلام برقرار بود و اختلاف طبقاتی کم بود پس زیبایی تقریباً برای همه بود .اما دوقرن بعد اوضاع کاملاً متفاوت شده بود.
شهرهای قرن شانزدهم تسلط اقتصادی و فرهنگی بیشتری بر نواحی روستایی یافتند . اما دولتشهر خود مختار و مستقل از حکومت ملی رو به نابودی گذاشت . پادشاهان و شهروندان برای تضعیف قدرت اشرافیت محلی متحد شدند . بورژواها برای شاهان نیرو و پول تامین می کردند تا بجنگند و د رمقابل شاهان شهروندان را از حقوق بیشتری برخوردار می کردند . پس از آنکه شاهان لردها ( فئودالهای محلی ) را تحت فرمان در آوردند ،‌متوجه شهرهای مرفه شدند و کم کم شهرها جزیی از کشور شدند و استقلال خود را از دست دادند . حال دولت ملی به واحد جغرافیایی اصلی اروپا تبدیل شد . در مقابل شهرها نیز مزایای اقتصادی بزرگی به دست آوردند . حالا مراکز دولت و بازار ملی بودند ، نه جزیره هایی پراکنده درون سرزمین فئودال ها . جاده های بهتر و امن تر ،‌حمل و نقل سریع تر و ارزان تر کالا ،‌نواحی بازار وسیعتر قوانین یکسان ‌،واحد پول مشترک و اوزان و مقیاسات واحد همه اینها تولید و تجارت را تقویت کردند و بر اهمیت شهرها افزودند .

(۱) نگاه اومانیستی ( انسانگرا ) به جهان ‌،انسان را در مرکز جهان هستی قرار می داد و به سازگار کردن جهان با نیازهای او می اندیشد .

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0