آب‌گرفتگی پایتخت چه ارتباطی با نظام شهرسازی دارد؟

کوچک‌ترین باران و برفی کافی است تا تهران از کار بیفتد. آن هم تهران؛ ابرشهری که اصلاً کوچک نیست و حجم مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که هر روز در آن صورت می‌پذیرد، به بزرگ‌ترین کلان‌شهرهای جهان پهلو می‌زند. اما در همین شهر، کافی است که دل آسمان بگیرد و به برف و بارانی باز شود، آن وقت است که شهر تحت تاثیر بارندگی قرار می‌گیرد و بسیاری از ارتباطات اجتماعی و اقتصادی و چه‌بسا سیاسی مختل می‌شوند.
اما آیا همین وضع در دیگر شهرهای بزرگ هم برقرار است؟ آیا بقیه کلان‌شهرهای بزرگ جهان در حد و اندازه تهران، بعد از هر برف و بارانی دچار چنین وضعی می‌شوند؟ دست کم در لندن، پاریس، برلین، رم، میلان، بارسلون، مادرید، مسکو، پترزبورگ، استانبول، نیویورک، توکیو، پکن، کوالالامپور، ریودوژانیرو و بوینس آیرس، وضع این طور نیست و تاثیر بارندگی‌ها در این شهرها به هیچ عنوان قابل مقایسه با حال و روزی که تهران دچار آن می‌شود، نیست.
به گزارش پایگاه خبری شهر الکترونیک، در تقسیم‌بندی تقصیرها میان مدیریت و خدمات شهری، رفتارهای شهروندی و شهرسازی، شاید تقصیر زیادی متوجه شهرسازی نباشد اما شهرسازی نقش غیرقابل انکاری در به وجود آمدن این وضع دارد.

یکم، شهرسازی بر بستر طبیعت
شهرها را یا روی بقایای شهرهای قدیمی بنا می‌کنند یا این که بستری طبیعی را مطالعه و امکان‌سنجی می‌کنند و بعد شهر جدید را می‌سازند. جایی که در حال حاضر قلب تهران در آن می‌تپد، از توسعه روستای نسبتا کوچک تهران پدید آمده و به تدریج تا به امروز منطقه کوهپایه ای و ییلاقی شمیران را نیز در معده پراشتهای خود هضم کرده است.
بدین ترتیب، تهران امروزین در پایه مرتفع‌ترین کوه‌های البرز جنوبی قرار گرفته است. از فیروزکوه تا قزوین، ارتفاع هیچ یک از کوه‌های البزر به پای رشته‌کوها‌های خطی توچال که تهران پایش بنا شده نمی‌رسد. به سبب شکل خاص کوهستان توچال و نوار خط‌‌‌الراسش، هیچ رودخانه‌ای از تهران نمی‌گذرد. یکی از ویژگی‌هایی را که بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا از آن برخوردارند، همجواری با آب است که تهران این یکی را برای شهر شدن نداشت و هنوز هم ندارد.البته بعضی شهرها مثل یزد را می‌توان مثال زد که رودخانه‌ای از آنها نمی‌گذرد، اما اگر توپوگرافی تهران هم مانند یزد کم فراز و فرود بود و شهر روی سطح صاف دشتی پایه گذاشته بود، آن وقت وضع فرق می‌کرد.
رودخانه‌ها بهترین مسیر جریان آب از بالادست به پایین‌دست به شمار می‌روند. مسیری که طبیعت در طول میلیون‌ها سال به آن رسیده است و سعی و خطاهایش را در ایجاد بستر و دیواره و سایش سنگ‌ها از سر گذرانده است. اما تهران از این یکی بی‌بهره است و ناگزیر است که دلش را به ۵ روددره‌ای که از کوه جاری‌اند خوش کند. به حکم طبیعت، این چنین شهری با این وسعت و با این حجم از مداخله در طبیعت وقتی پای ارتفاعات خطی بسیار بلند توچال بنا شده، چاره‌ای جز مواجهه با جریان خروشان آبی که بعد از کوچک‌ترین بارندگی از مسیرهای آبی کوه سرازیر می‌شود، ندارد.

دوم، شهرسازی مدرن
از عمر پایتخت شدن تهران بیش از ۱۰۰ سال می‌گذشت که تازه نخستین تلاش‌های برای تهیه طرح جامع شهری در این شهر آغاز شد. یک گروه آمریکایی-ایرانی به سرپرستی ویکتور گروئن و عبدالعزیز فرمانفرایان، مسؤول تهیه طرح جامع توسعه تهران شدند. نویسندگان نخستین طرح جامع تهران، دستمایه کار خود را طبیعت تهران قرار دادند و تنها عنصر طبیعی شهر را که از شمال تا جنوب کشیده شده بود، پنج محور رود-دره‌ای دیدند و تصمیم گرفتند شهر را در زون‌های مختلف بر اساس مدل شهرسازی مدرن آمریکایی با ساختاری محله‌محور در فاصله میان این محورها تعریف و طراحی کنند. به گمان طراحان، این طرح هم می‌توانست بخش قدیمی و تاریخی شهر را با همان ساختار سنتی و کارکرد مدرن در محدوده عرضی میانی حفظ کند و هم بخش‌های جدید را خارج از دو محدوده شمالی و جنوبی شهر به شکلی مدرن تعریف کند.
این طرح، ارتباط طبیعی شهر را از شمال به جنوب در ۵ محور دارآباد، بی‌بی‌شهربانو، دربند، درکه، فرحزاد و کن دیده بود. البته در آن زمان کن خارج از محدوده تهران بود و این محور قرار نبود کارکرد موثری داشته باشد. از سوی دیگر در بخش شمال شهر هم یک محور طبیعی عرضی به نام تپه‌های عباس‌آباد دیده شده بود؛ ضمن آن که این تپه‌ها در مسیر پیوسته محورهای شمالی-جنوبی اختلال ایجاد نمی‌کردند. طراحان، تپه‌های عباس‌آباد را به عنوان فضای تنفسی و همچنین فضای جداکننده شمیران از تهران دیده بودند.
هنگام بارندگی‌ها، طبیعتاً بار اصلی انتقال آب‌های سطحی و آب باران به بیرون شهر را رود-دره‌ها انجام می‌دادند. آب باران محلات هم از شرق و غرب به این رود دره‌ها می‌ریخت تا در جنوب شهر با ثابت شدن ارتفاع، آرام بگیرند و به شوره‌زارهای جنوب پایتخت بپیوندند.
ظاهراً این طرح نباید از این منظر برای تهران ایجاد مساله کرده باشد، اما نکته اینجا است که این طرح هیچ گاه در تهران اجرا نشد. پیش از انقلاب که اصلاحات پی‌درپی، طرح را عقیم گذاشت و در سال‌های پس از انقلاب هم عملاً طرح در وزارت مسکن و نیز شهرداری بایگانی شد و در مسیر توسعه بی‌قاعده تهران، کمتر از هر چیزی به آن توجه شد. پیوستگی محورهای عمودی تهران هرگز حفظ نشدند و خیلی از آنها به میانه نرسیده قطع شدند. محلات مدرنی که قرار بود در فضای بین این محورها و در خارج از مرکز ساخته شوند، هیچ وقت ساخته نشدند و تنها تصویر ناقصی از آنچه طراحان دیده بودند در محلاتی مثل اکباتان و شهرک غرب سربرآوردند.
در این شرایط با مختل شدن مسیر طبیعی جریان آب‌های سطحی از شمال به جنوب، به دنبال بارش هر بارانی، علامت سوال بزرگی به وجود آید که این آب‌ها کجا باید سرازیر شوند؟


سوم، منطقه‌بندی‌های شهری
یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های شهری در تهران، منطقه‌بندی‌ها است. نخستین اصلاحاتی که روی طرح جامع تهران پیش از انقلاب انجام شد، بیشتر توجه به همین موضوع داشت، چراکه ظاهراً تعریف کاربری‌ها در مناطق مختلف، بیش از هر چیزی محل بحث بود. بعد از انقلاب اوضاع از این هم بدتر شد. بی‌قاعدگی توسعه شهری و حاکم شدن مناسبات پیچیده اقتصادی در ساخت‌وساز از دهه هفتاد به بعد، به این موضوع بیشتر دامن زد، تا امروز تهران در میان همه کلان‌شهرهای هم‌قد و قواره‌اش یکی از بی‌نظم‌ترین شهرها در تعریف فضاها بر اساس کاربری‌های مختلف باشد.
ادارات دولتی و خصوصی و ساختمان‌ها و مجتمع‌های بزرگ و برج‌های بلند بدون کاربری مشخص، بدون قاعده در نقاط مختلف شهر پراکنده شده‌اند. بنابراین نمی‌توان همان رفتار شهری را که یک برنامه‌ریزی شهری از یک محله مسکونی سراغ دارد، از یک منطقه اداری هم توقع داشت. نه در کالبد شهر و نه در روحی که در هر کوچه و خیابانی جاری است.
طبیعی است، وقتی به جای خانه‌های مسکونی سه، چهار طبقه، مجتمعات و برج‌های بلند اداری ساخته می‌شود، کارکرد برنامه‌ریزی شهر هم به هم می‌ریزد و مسایل خرد و کلان شهری، از جمله‌ای پدیده‌ای مثل دفع آب‌های سطحی تحت تاثیر قرار می‌گیرند.

چهارم، قوانین و قواعد شهرسازی
وضع قوانین کارآمد ساخت و ساز یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های شهرسازی و برنامه‌ریزی شهری است. البته شاید مهم‌تر از وضع این قوانین اجرا و ضمانت اجرایی آن باشد، اما در مرحله شهرسازی وضع قوانین واقع‌گرایانه و اجرایی برای حل مسایل شهری ناگزیر است.
این قوانین در بخش عمومی شهرسازی و برنامه‌ریزی شهری ناظر به طراحی شبکه فاضلاب کارآمد و همین طور طراحی و شبکه‌بندی صحیح و اصولی خیابان‌ها و از همه مهم‌تر تعریف فضاها و تنظیم کاربری‌ها بر اساس منطقه‌بندی اصولی و… باشد و در بخش خصوصی نیز به دفع صحیح آب باران و هدایت آنها به شبکه فاضلاب توجه کند، می‌توان امیدوار بود که بخشی از مشکلاتی که در حال حاضر دامنگیر تهران است، از پیش پای این کلان‌شهر بزرگ برداشته باشد.

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0