حاشیه نشینی به مثابه معضلی ملی

درمباحث مرتبط با جامعه شناسی شهری، حاشیه نشینی به آن سنخ از زیست شهری اطلاق می گردد، که در حومه شهرها، تعدادی خانوار بد مسکن، یک مرکز جمعیتی یا شهرک مانندی را به وجود آورند.

در ایران بعد از وقوع اصلاحات ارضی، این پدیده رخ عیان کرد در یک بررسی گسترده که در سال ۱۳۵۱ در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران صورت گرفت مشخص شد که ۹۱ درصد از سرپرستان خانواده های حاشیه نشین در تهران روستایی بوده اند ۷۲ درصد آنان قبلاً دهقان محسوب می شدند و ۵۹ درصد خرده مالک بوده اند .

همچنین یافته های پژوهشی مشابه در سال ۱۳۴۵ نشان داد که ۶۲ درصد از حاشینه نشینان تهران کارگر ساده، ۱۲ درصد کارگر نیمه ماهر ۱۴ درصد کارگر ماهر بوده اند. این موارد تا حدودی نشانگر ابعاد حاشیه نشینی در ایران پیشا انقلاب بود، در آن سال ها به دلیل اصلاحات ارضی و همچنین عدم کارائی اقتصاد کشاورزی روستاها، موج مهاجرت های گسترده ای به شهرهای بزرگ رخ داد که به نمود یافتن زیست حاشیه وی منجر شد.

اما این روند در ایران پسا انقلاب نیز با گستردگی بیشتری ادامه یافت، موج مهاجرت و در کنار آن رشد بی وقفه جمعیت نیز به مثابه علتی ثانویه که باعث رقابت شدید برای تسلط بر امکانات شهری گردید موجب شد تا حاشیه نشینی، در قامت یک معضل ملی رخ بنمایاند.

براساس مطالعات جامعه شناختی، ۶۷ شهر کوچک و بزرگ کشور در ۱۶ استان در سال ۱۳۸۰ (بدون احتساب تهران، آذربایجان شرقی و مرکزی) با پدیده حاشیه نشینی مواجه هستند، در این محدوده ها که بیش از دو میلیون نفر ساکن هستند، تراکم جمعیت مناطق حاشیه نشین به طورمتوسط حدود ۲۰۰ نفر در هکتار است.

همچنین مطابق با برآوردهایی که در پژوهش حاشیه نشینی در ایران توسط مرکز مطالعات و تحقیقات معماری شهرسازی ایران، صورت پذیرفت، جمعیت حاشیه نشینی در ۱۰ شهر بزرگ ایران نظیر تهران، مشهد، شیراز، اهواز حدود ۵/۳ میلیون نفر تخمین زده شد که اکنون قطعاً بسیار بیشتر از این رقم است.

روند برابر شدن شهر و حاشیه آن در ایران

موردی که از لحاظ جامعه شناختی و اصول شهرسازی فوق العاده حائز اهمیت است روند همسان شدن کمیت و کیفیت شهرهای ایران با حاشیه های خود است، چه آنکه با استمرار روند فعلی تاچند سال آینده جمعیت حاشیه های هر کلان شهر اختلاف اندکی با جمعیت کلان شهرها پیدا نمی کند. هم اکنون ۳۴ درصد از جمعیت حاشیه نشین کل کشور در حاشیه کلان شهرها استقرار یافته اند که روز به روز بر تعداد آنها اضافه می شود،عدم پویایی مدیریت شهری درکلان شهرهای ایران نیز مزید بر علت شده تا حاشیه شهرها همانند متن شهر ارتقای عمرانی پیدا نکند. به همین دلیل هم اکنون از لحاظ عمرانی بعضی از نقاط کلان شهرها هیچ فرقی با حاشیه خود ندارند و از لحاظ جمعیتی نیز، افزایش روز افزون جمعیت حاشیه نشین باعث می شود که در آینده ای نه چندان دور حاشیه و متن از هر لحاظ برابر شوند!

تبعات حاشیه نشینی و معضلات ملی

حاشیه نشینی در ایران براساس دلایل بیشماری اکنون یک معضل ملی محسوب می شود که با ادامه روند فعلی بی شک به یک فاجعه ملی منجر خواهد شد.ابعاد معضلاتی که حاشیه نشینی باعث نشو و نمای آنها شده است، بسیار فراتر از عدم هماهنگی در بافت فیزیکی شهرها است.

حاشیه نشینان که متشکل از مهاجران روستایی هستند که از روستا به شهر روی آورده اند حامل خصلت های اجتماعی communal هستند که با خصایص جامعوی social شهر هیچ سنخیتی ندارد.

برای پرهیز از اطلاله کلام، گزیده پیامدهای زیست حاشیه وی در ایران به شرح ذیل می باشد.

آسیب های اجتماعی، سهم بالایی از وقوع جرم و جرائم در کشور به حاشیه نشینان اختصاصی یافته است، به دلیل عدم تطابق هنجاری و نائل نشدن به یک شناخت جامعوی social cognation حاشیه نشنیان و همچنین سطح نازل معیشت اقتصادی این طبقه جامعوی، social class یک نوع انحرافات نهادینه شده در کنش آنها به چشم می خورد، قاچاق مواد مخدر وجنایت های مبتنی بر هیچ انگاری ارزش های جامعوی از موارد قابل ذکر هستند.

رواج مشاغل کاذب و غیر رسمی

فقرمفرط اقتصادی و همچنین عدم مهارت فنی درمیان مهاجران حاشیه نشین ایران، مشاغلی را رواج داده که در متن زیست شهری به وضوح قابل رویست است ، دستفروش قاچاق، کالا، دلالی های کاذب امروز نه تنها درحاشیه شهر بلکه در متن شهرها نیز نمود تام دارد.

سطح نازل آموزش و پرورش و سواد

در حاشیه شهرهای ایران، آموزش و پرورش به بدوی ترین شکل ممکن رواج دارد، به این معنا که عدم تخصیص بودجه متناسب برای امر آموزش و پرورش این نقاط جدای از آنکه باعث کم سواد شدن حاشیه نشینان شده است، موجب گردیده که تا فرآیند جامعه پذیری socialization، درمیان کودکان و نوجوانان حاشیه نشین فرآیندی ناقص و عقیم باشد نقصانی که در رشد بالای انحرافات جامعوی نمود می یابد.

رابطه های قومی، اجتماع در دل جامعه

رشد مناطق حاشیه ای موجب شده است که اجتماعاتی communitys در دل جامعه society رخ عیان کند. در مضرات این بد سامانی جامعوی همین بس که به واسطه آن آداب شهرنشینی و کنش شهروندی به فراموشی سپرده می شود و خصایص کنش روستایی که سنخیتی با زیست شهر ندارد، به شاکله عقیدتی زیست شهری مبدل می شود.

عدم برخورداری از بهداشت و امکانات درمانی

تراکم بالای جمعیتی در کنار فقدان امکانات شهری باعث شده که از لحاظ بهداشتی مناطق حاشیه ای شهرها در وضعیت وخیمی به سر ببرند. آمار بالایی بیماری های واگیردار و بیماری های پوستی و گوارشی گواهی بر این مشکل عمده مناطق حاشیه ای شهرهای ایران است.

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0