وظایف مدیر شهر

وظایف مدیر شهر
شهردار یا مدیر شهر در اداره نظام شهری باید سه جنبه را در نظر داشته باشد:
۱- فرماندهی ، به معنی برنامه ریزی کارهایی که در شهرداری باید انجام شود و صدور دستورهای لازم برای انجام آنها.
۲- هماهنگ کردن وظایف و کارهای قسمت های مختلف شهرداری به طوری که از تداخل وظایف و ایجاد موانع جلوگیری شود.
۳- نظارت در انجام کارها به این معنی که اطمینان حاصل شود اعضای سازمان شهرداری الگویی را که برای آنها معین شده ، اجرا می نمایند و کار دستگاهها طبق برنامه پیش می رود.
این سه وظیفه هسته مرکزی کار مدیریت شهرداری را تشکیل می دهند و شهردار باید بداند که انجام این وظایف تنها با بهره گیری از یاری و همکاری همه کارکنان شهرداری میسر است.

تنوع وظایف
از زمانی که شهرها پا گرفتند ، وظیفه تأمین نیازمندیهای عمومی شهر مانند نظافت محیط و تأمین آب و روشنایی بر عهده مدیریت شهری قرار گرفت، لیکن اکنون وظایف مدیریت شهری بسیار گسترده تر شده است.
شهرداری ها که روزگاری برای نظافت شهر و تهیه ارزاق و کم یا بیش مواردی از این قبیل پایه گذاری شدند، اکنون عرصه فعالیتهایشان چندان وسیع شده است که تقریباً شامل تمام عواملی که برای زندگی شهری و رفاه شهروندان در این زندگی لازم است می شود.
با توجه به تعاریف گوناگون از واژه مدیریت شهری ، از وظایف مدیریت شهر نیز تقسیم بندی های متفاوتی وجود دارد که در بعضی از این تقسیم بندی ها نیز هم پوشانی وجود دارد .
وظایف مدیریت شهری را در چهار مورد زیر بررسی کرد .
۱- فراهم ساختن امکانات زیر بنایی مورد نیاز جهت عملکرد موثر شهر
۲- فراهم ساختن خدمات به منظور توسعه منابع انسانی ، بهبود تولید و افزایش سطح زندگی ساکنین شهری
۳- تنظیم آن دسته از فعالیتهای بخش خصوصی که بر رفاه جامعه و نیز سلامت و ایمنی جمعیت شهری تاثیر گذار است
۴- فراهم ساختن امکانات و خدماتی که از فعالیتهای تولیدی حمایت نموده و موجب عملکرد موثر بخش خصوصی می شود.
از سوی دیگر اتحادیه بین المللی حکومتهای محلی وظایف مدیریت شهری را در ۴ گروه دسته بندی نموده است :
۱- ارائه خدمات
۲- حمایت عمومی
۳- توسعه اقتصادی
۴- برنامه ریزی استراتژیک

وظایف کنونی مدیریت شهری
در مجموع ، وظایف کنونی مدیریت شهری (صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهای اجتماعی و سیاسی گوناگون) به شرح زیر است :
۱- برنامه ریزی شهری ، شامل وضع ضوابط و مقررات در تهیه نقشه های توسعه شهری ، نوسازی و بهسازی شهر، مخصوصاً فعالیتهای مربوط به بخشهای متفاوت شهر در قالب ضوابط حوزه بندی.
۲- وظایف عمرانی ، شامل ساخت خیابانها و راههای جدید ، تعمیر و نگهداری خیابانها و راه های موجود، ساخت پلهای درون شهری و …
۳- وظایف خدماتی ، مانند آب ، برق ، فاضلاب ، گاز و حمل و نقل عمومی.
۴- تأمین بهداشت شهری ، شامل جمع آوری و دفع زباله ، نظافت شهری ، ایجاد کشتارگاه ، نظارت بر تهیه و عرضه مواد غذایی .
۵- خدمات اجتماعی ، مانند ساخت نوانخانه ها ، بیمارستانها، مهدهای کودک، آسایشگاههای سالمندان.
۶- وظایف ایمنی ، شامل مبارزه با آتش سوزی و حوادث، اعم از مترقبه یا غیرمترقبه و سرپرستی نیروی پلیس
۷- وظایف فرهنگی ، شامل ایجاد کتابخانه ، تأسیس انجمنهای فرهنگی ، بایگانی (آرشیو) نوار و فیلم ، موزه ها ، نمایشگاه ها ، تئاترها ، سینماها، کنسرتها ، جشنواره های فرهنگی و هنری.
۸- ارتقای محیط زیست شهری ، شامل ساخت پارکهای درون شهری ، تأمین فضای سبز.
۹- وظایف نظارتی ، مانند نظارت بر امور ساختمانی و شهرسازی.

نگرش مردم به وظایف مدیریت شهری در ایران
اکنون در میان وظایف شهرداری های کشور ، وظایف عمرانی و خدماتی شهرداری مانند آسفالت کوچه ها و خیابانها و نظافت شهر ، رونق بیشتری دارد و در سایر زمینه ها مانند امور آموزشی، فرهنگی ، انتظامی (در مجموع اموری که در بیشتر شهرهای جهان بر عهده شهرداریهاست) ، شهرداریهای کشور وظیفه ای به عهده ندارند. مشاهدات و یافته ها نیز نشان می دهند که شهروندان وظایف عمرانی و خدماتی شهرداری را به عنوان وظایف اصلی آن می شناسند.
در پاسخ به این پرسش که « به نظر شما وظایف شهرداری چیست ؟ » پاسخ گویان وظایف اصلی شهرداری را این گونه بیان کرده بودند :
۱- تنظیف شهر (۶۸ درصد پاسخ گویان)
۲- زیباسازی و ایجاد فضای سبز (۲۷ درصد پاسخ گویان)
۳- آسفالت کوچه ها و خیابانها (۱۴ درصد پاسخ گویان)
روشن است که آشنایی مردم با وظایف شهرداری چندان زیاد نیست.

ضرورت بازنگری در وظایف مدیریت شهری
ضرورتهایی را که در بازنگری مدیریت شهری کنونی و وظایف آن در سطح جهانی الزامی کرده اند به شرح زیر شمرده می شوند :
۱- وجود شکاف در برنامه ریزی و فعالیت میان سازمانهای محلی و دولت مرکزی مسئول مدیریت شهری ، تقسیم اختیارات و وظایف شهری به صورت جدا از هم در میان وزارتخانه های کشوری و شهرداریها.
۲- وجود شکاف در برنامه ریزی و فعالیتها و ناهماهنگی میان بخش های مختلف یک شهرداری واحد به منظور تدوین طرحها و اتخاذ سیاستهای مشترک.
۳- شهرداریها و سازمانهای محلی مسئول مدیریت شهری ، سازمانهایی هستند با کارایی ضعیف ، ساختار تشکیلاتی انعطاف ناپذیر و وابسته.
۴- نداشتن حضور و مشارکت مردم به طور مستقیم و غیر مستقیم در اداره امور شهری.
۵- نبود کافی برای شهرداریها و وابستگی زیاد به دولت مرکزی جهت تأمین این بودجه.
۶- شکاف میان سازمانهای مسئول ارائه خدمات و سازمانهایی که توسعه خدمات را برعهده دارند.

اهداف سیستم مدیریت شهری
برای سیستم مدیریت شهری می توان اهداف زیر را بر شمرد.
۱- ارتقاء شرایط کار و زندگی همه جمعیت شهر و توجه اساسی به گروههای کم درآمد شهری
۲- حفاظت از محیط فیزیکی شهر و جلوگیری از توسعه بی نظم و سرسام آور شهر
۳- تشویق توسعه اقتصادی اجتماعی شهر
۴- توسعه پایدار زیست محیطی شهر
۵- بررسی نیازها در سطح کلان شهری و منابع و اولویت های شهری به منظور برنامه ریزی هماهنگ
۶- تدوین و تهیه برنامه و تشکیلات برنامه ریزی هماهنگ و متمرکز در سطح منطقه
۷- ایجاد هماهنگی بین برنامه ریزی فیزیکی ، کالبدی با جنبه های برنامه ریزی اقتصادی اجتماعی
۸- اقدام به توسعه شهری و برنامه ریزی توسعه شهری از جنبه های اقتصادی ، اجتماعی فیزیکی
۹- تشویق مشارکت و همکاری مردم در امر تدوین و اجرای برنامه های عمرانی وتوسعه شهری به طور مستقیم
۱۰- نگهداری و به هنگام سازی سیستم اطلاعاتی متمرکز و جامع
۱۱- ارائه و رفع کمبودهای فوری خدمات ضروری و روزمره شهری
۱۲- واگذاری خدمات عمومی شهری به مقیاس وسیع و همه جانبه به مدیریت شهر و تمرکز زدایی خدمات
۱۳- تنظیم فعالیت های بخش خصوصی که در رفاه جامعه و امنیت جامعه شهری موثر است و هماهنگی آن با بخش دولتی.

وظایف و اهداف نوین مدیریت شهری
امروزه مدیریت شهری با ۴ نوع وظیفه می تواند مشخص شود
۱- مدیریت و بهبود سرمایه گذاری زیر بنایی
۲- ارائه و توزیع خدمات اجتماعی و تاسیسات
۳- ارتقاء رشد اجتماعی و بهبود شرایط زندگی مردم
۴- برنامه ریزی استراتژیک
برای رسیدن به اهداف فوق ساختار تشکیلاتی غیر متمرکز برای سازمانها و حکومتهای محلی لازم و ضروری است. همچنین این نقش نوین ، توسعه منابع جدید ، آموزش و تعلیم بین دولتهای محلی و حکومت مرکزی را می طلبد . مدیریت نوین شهری به معنای مدیریت با پویایی بیشتر ،خود کفایی موثر و فعال تر است . اصول تمرکز زدایی شهرداریها با عهده دار بودن اجرای برنامه های استراتژیک و مدیریت آن، آخرین تصمیم گیرنده در امور شهری خواهند بود.

نکات اساسی برای انجام وظایف جدید مدیریت شهری
۱- مدیریت واحد شهری ؛ یعنی تقویت نقش شهرداران به عنوان مدیر و هماهنگ کننده عمران شهر و مرجع اصلی هماهنگ کننده اداره امور شهر.
۲- واگذاری تصدی همراه با حاکمیت در سطح محلی ؛ یعنی مسئولیت باید همراه با اختیارات مربوط ، به شهرداری واگذار گردد. شهرداری باید دارای اختیارات متناسب با امور محدود تصدی باشد.
۳- عهده داری وظایف همراه با اعتبارت و منابع جدید ؛ یعنی واگذاری وظایف از سایر وزارتخانه ها به شهرداری که باید به همراه اعتبارات آنها باشد. به تدریج و در میان مدت برای تصدی وظایف جدید ، منابع درآمدی جدید ، چون واگذاری مالیاتهای محلی به شهرداریها پیش بینی شود.
۴- واگذاری وظایف همراه با امکانات ، نیروی انسانی و سازمان ؛ یعنی واگذاری وظایف نباید منجر به انحلال سازمانهای اجرایی موجود شود، بلکه با حفظ ارتباط تخصصی و فنی سازمانهای مذکور با وزارتخانه های مربوطه ، مجموعه سازمان به همراه نیروی انسانی و امکانات مربوط به شهرداری ملحق شوند.
۵- واگذاری وظایف به تناسب اندازه و توان شهرداری ؛ یعنی در واگذاری وظایف جدید باید به تفاوت بین شهرداریهای بزرگ ، متوسط و کوچک توجه شود و متناسب با قابلیتها و امکانات ، رده های عملکردی جمعیتی ، تصدی وظایف جدید پیشنهاد گردد.
۶- واگذاری وظایف پس از آزمون ؛ یعنی تقبل وظایف جدید از طرف شهرداریها باید به طور تدریجی و مرحله ای انجام شود. بدین ترتیب که ابتدا در چند شهر به صورتی آزمایشی انجام گیرد و پس از شناخت نقاط ضعف و قوت به سایر شهرداریها تعمیم داده شود.
۷- در چنین نظامی ، انجام امور منطقه ای و محلی بر عهده سازمانها یا انجمنهایی است که ساکنان آن منطقه و محل انتخاب می کنند .
۸- مطابق با حدودی که قوانین کشور مشخص کرده ، هر تشکیلات منطقه ای و محلی ، سازماندهی ، بودجه ، وظایف و مقررات خاص خود دارد.
۹- مرجع تصویب مقررات اداری منطقه و محل و تصمیمات مربوط به ساکنان ، انجمنهای رسمی و قانونی هستند.
۱۰- در نظام سیاسی نامتمرکز ، سازمانهای منطقه ای و محلی تابع نظامهای محلی هستند، اما حکومت مرکزی بر آنها و افرادشان نظارت دارد.
۱۱- در این نظام ، مردم در تصمیم گیری و برنامه ریزیها مشارکت دارند.
۱۲- انتخاب مقامات و رؤسا در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بر عهده مردم است.
با توجه به معایبی که نظام سیاسی متمرکز در زمینه کندی کارها و بی توجهی به خواست ساکنین محلی و منطقه ای دارد ، می توان هدف نهایی نظام سیاسی نامتمرکز را حل و رفع مشکلات منطقه ای و محلی و تأمین خواستها و انتظارات ساکنین آنها در زمان کمتر و با سرعت بیشتر دانست.

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0